۱۳۹۴ شهریور ۱۴, شنبه

حملا ت اخیر در کشور چه چیزی را نشانه گرفته است؟




حامد حیدری
افغانستان این روزها با موج جدیدی از حملات انتحاری و انفجارهای مرگبار رو به روست که نه تنها نظامیان بلکه غیرنظامیان و زندگی شهروندان عادی را هدف قرار داده و امنیت کشور را مختل کرده است. موج جدید حملات خونین گروه های تروریستی و شبه نظامیان طالبان وداعش در کشور همزمان با آغاز فصل جنگی شروع شده است. در سال های گذشته در بیشتر ولایات شبه نظامیان طالبان حضور چشمگیری داشتند و هرازگاهی سبب ناامنی در مناطق مختلف کشور می شدند اما بتازگی این حملات در سراسر کشور به ویژه در سمت شمال به گونه ای چشمگیر افزایش یافته است. دو هفته قبل حسیب صدیقی سخنگوی ریاست اداره عمومی امنیت ملی گفت که حملات انتحاری و تروریستی در شهرهای بزرگ کشور 68 درصد، افزایش یافته است. وی افزود مخالفان شیوه عملیاتی شان را تغییر داده و دامنه فعالیت خود را به شهرهای بزرگ با استفاده از حملات انتحاری کشانده اند. جدید ترین این حملات هفته گذشته درولایت نورستان علیه پاسگاه های ارتش و پلیس روی داد که صدها نفر از اعضای گروه طالبان در آن شرکت داشتند در این حمله از دو طرف شماری کشته و زخمی شدند. در همین روز 'نورحبیب گل بهاری ' فرمانده پلیس سرپل اعلام کرد که چهل مدرسه دخترانه و پسرانه در بعضی ولسوالی های 'سانچارک' و 'کوهستانات' به علت افزایش ناامنی ها تعطیل شده است. فرمانده پلیس سرپل افزایش حملات طالبان را علت تعطیل شدن این مدارس اعلام کرد. چندی پیش، اداره عمومی امنیت ملی پنج تروریستی که قصد حمله به جان 'عبدالرشید دوستم' معاون اول رئیس جمهوری را داشتند طی عملیاتی خاص دستگیر و طرح ترور خنثی شد. این تنها حمله ای نبود که در چند هفته اخیر طالبان طراحی کرده بودند و قصد اجرای آن را داشتند. روز سه شنبه گذشته افغانستان، شاهد حملات مرگبار و گسترده تروریست ها در سراسر کشور بود. انفجاری مهیب صبح سه شنبه هفته گذشته بریک شرکت خارجی مستقر در منطقه پلچرخی کابل رخ داد بر اثر آن چند تن کشته و زخمی شدند. حشمت استانکزی' سخنگوی فرماندهی پلیس کابل گفت که یک بمبگذار انتحاری موتور باری مملو از مواد انفجاری را در نزدیکی ورودی یک شرکت خارجی در شاهراه کابل-جلال آباد منفجر کرد. پیش از آن نیز علاوه بر انفجارهای متعدد بمب های کنار جاده ای در شماری از ولایت ها یک حمله انتحاری در مقر فرماندهی پلیس کابل روی داد که منجر به کشته شدن رییس دفتر فرماندهی پلیس کابل شد. هم چنین موج این حملات انتحاری برنامه ریزی شده دامن نمایندگان مجلس را نیز گرفته است به طوری که یک حمله کننده انتحاری با انفجار موتر بمب گذاری شده در مسیر حرکت کاروان 'شکریه بارکزی' عضو مجلس نمایندگان در کابل، سه تن را کشت و دستکم 30 تن دیگر را زخمی کرد و خسارات زیادی را بر جای گذاشت. هم چنین انجام حمله انتحاری شام یکشنبه در ولسوالی یحیی خیل ولایت پکتیکا که بیش از صد تن کشته ومجروح برجای گذاشت نشانه ای دیگری از قدرت نمایی طالبان در برابر حکومت جدید افغانستان بود. گزارشها ها همچنین حاکی است که طالبان در روزهای اخیر در ولایت فراه درغرب کشور بیش از همه به تحرکات گسترده دست زده اند. در کلیت وقوع این رویدادها که از شرق تا غرب افغانستان را فرا گرفته و شمار آن در هفته های اخیر افزایش یافته، هیچ بحثی نیست. آنچه در این میان بحث برانگیز و نسبتا تازه است، شدت گرفتن این حملات و گسترش آن بیش از گذشته است طوری که دامنه آن حتی به کابل پایتخت نیز کشیده شده است. به گفته سخنگوی فرماندهی پلیس کابل، آشکار است که تروریست ها سیاست و خط مشی خود را به طور محسوسی در هفته های اخیر تغییر داده اند و آنگونه که جنرال دوستم معاون اول رییس جمهوری هفته گذشته ساعتی پس از حمله انتحاری در منطقه پلچرخی در کابل گفت: انفجارهای اخیر در پایتخت افغانستان با همکاری دستگاههای استخباراتی کشورهای خارجی و برخی نفوذیها در داخل حکومت صورت می گیرد. به گزارش منابع امنیتی نکته مشترک در همه این حمله های روبه افزایش این است که طالبان مسئولیت آنها را بر عهده گرفته و برای همه مشخص است که طالبان چه کسانی هستند و از کجا تامین مالی و تسلیحاتی می شوند. این در حالی است که تاکنون نیروهای امنیتی کشورصدها تن از طالبان و دیگر گورهای شورشی را کشته یا دستگیر کرده و بیش از دهها عملیات تروریستی را کشف و خنثی کرده اند. اما این پرسش همچنان باقی است که چرا طالبان عملیات خود را شدت بخشیده و دامنه آن را گسترش داده اند. با نگاهی به تحولات پیش آمده در عرصه سیاسی کشور می توان چند مولفه را برای این تغییر سیستماتیک و برنامه ریزی شده حملات تروریستی اخیر برشمرد. این حمله ها به فاصله ای کوتاه پس از تشکیل حکومت وحدت ملی تشدید شده و احساس ناامنی را در همه جای کشور حتی پایتخت ایجاد کرده است. ایجاد حکومت وحدت ملی و احراز پست ریاست جمهوری 'محمد اشرف غنی' همزمان شد، با تشدید تلاشهای صلح جویانه پاکستان برای برقراری ارتباطی نزدیکتر با کابل و در پی آن، سفر دو روزه اشرف غنی و هیات همراه به پاکستان؛ سفری که انتظار می رفت دستاوردهای ملموس و مشخص آن در کوتاه مدت، با بازگشت امنیت و آرامش دست کم در پایتخت و کاهش حملات تروریستی طالبان همراه باشد که نه شد اما قضیه برعکس شد. شدت گرفتن حملات اخیر که اقدامی علیه امنیت ملی  کشور محسوب می شود دنباله سیاست نادرست حکومت رئیس جمهور کرزی و نارضایتی مهره های وابسته به طالبان و روی کار آمدن دولت وحدت ملی و با هدف ضربه زدن به دولت جدید است. از این رو طالبان ودیگر گروهای شورشی با شدت بخشیدن به عملیات تروریستی خود، سرگرم ساختن دولت تازه کار وحدت ملی ، استفاده از یک خلاء پالیسی مشخص در راستای مبارزه با طالبان و تمرکز بودجه و نیروهای امنیتی برای این مبارزه و از دست رفتن فرصت مهم بازسازی و سازندگی را تعقیب می کنند. با شدت بخشیدن این گونه حملات طالبان وحامیان خارجی شان می خواهند که اعتماد مردم را نسبت به نیروهای امنیتی کشور برای تامین امنیت عمومی متزلزل سازند. ازسوی دیگر شدت بخشیدن این گونه حملات انتحاری وانفجاری توسط طالبان در کشور وابسته به سیاست های نادرست وغلط مقامات درارگ ریاست جمهوری به ویژه شخص رئیس جمهورغنی می باشد. چون در یک دهه گذشته این رئیس جمهور کرزی بود که همیشه طالبان را برادران ناراضی صدا می کرد وتعدادی زیادی از جنگجویان این گروه را از زندان های کشور برای شدد بخشیدن ناامنی ها ازاد نمود و حالا این رئیس جمهور غنی است که با دنباله نمودن این سیاست نادرست و خطاب نمودن طالبان به عنوان مخالفین سیاسی به این گروه جرعت داده تا دست به حملات گسترده در سراسر کشور بزنند. بنابراین تا زمانیکه حکومت افغانستان به ویژه سردم داران قدرت برای مقابله با ناآرامیها و حملات گروهی طالبان در افغانستان و جلوگیری از مخدوش شدن آینده دولت وحدت ملی یک پالسی مشخص و روشن از دشمن نداشته باشند افغانستان هیچ وقت از انفجار وانتحار رهایی نخواهد یافت.

بن بست انتخاباتی افغانستان و احتمالات آینده



حامد حیدری
به رغم توافق سیاسی بین دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری داکتر عبدالله عبدالله و داکتر اشرف غنی احمد زی با میان جی گری جان کری وزریر امور خارجه ایالات متحده امریکا، هنوز پرسش‌ها و ابهامات زیادی در مورد چگونگی خارج شدن افغانستان از بن بست انتخاباتی فعلی و هم چنین پیامدهای خطرناک آن وجود دارد. در حالی که بن بست سیاسی افغانستان به دلیل ادعای تقلب سازمان یافته در دور دوم انتخابات از سوی تیم انتخاباتی داکتر عبدالله عبدالله موجب افزایش احتمال تنش های سیاسی و امنیتی داخلی شده بود، با سفر دو روزه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا به کابل و اقدامات میانجیگرانه وی، هر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری یعنی داکتر عبدالله عبدالله و داکتر اشرف غنی احمد زی توافق کردند تا کل آراء مورد بازشماری قرار گیرد و پس از اعلام نتیجه انتخابات، هر دو نامزد برنده و بازنده نسبت به تشکیل دولت وحدت ملی اهتمام ورزند.  اما به رغم توافق سیاسی فوق، اکنون پرسش‌ها و ابهامات زیادی در مورد چگونگی خارج شدن افغانستان از بن بست سیاسی فعلی و هم چنین پیامدهای خطرناک آن وجود دارد. به همین دلیل، به نظر می رسد این توافق از ظرفیت لازم برای تضمین آینده ای آرام برای فضای سیاسی افغانستان برخوردار نیست و با توجه به این که فرایند بازشماری آراء ممکن است هفته ها طول بکشد اما احتمال وقوع هرگونه اتفاق جدید در صحنه سیاسی افغانستان دور از تصور نخواهد بود. به عبارت دیگر، با توجه به این که دو شرط توافق یعنی بازشماری آراء و تشکیل دولت وحدت ملی از این ظرفیت برخوردارند که مبنای چالش های جدید در افغانستان باشند، اما در مورد روندهای سیاسی آینده کشور نمی توان با قطعیت کامل صحبت کرد.برای درک استدلال فوق بايد گفت جامعه فعلی افغانستان از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط گذار به سر می برد که برخی از ویژگی های این دوران گذار عبارتند از ضعف یا فقدان اقتدار حکومت مرکزی بر کلیت جغرافیای سیاسی افغانستان؛ عدم تثبیت نهادهای قانونگذار و اجرایی کشور؛ غلبه منافع قومی و قبیله ای بر منافع ملی؛ فقدان هویت ملی قوی؛ بالا بودن ضریب امنیتی شدن پدیده ها و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و عدم تعادل لازم و کافی میان فرایندهای توسعه و امنیت . بنابراین با توجه به پیش فرض های مزبور، پیش بینی چشم انداز روشن و مثبت از فضای سیاسی آینده افغانستان بسیار سخت خواهد بود و به نظر می رسد توافقات سیاسی اخیر که متاثر از نقش میانجیگرانه ایالات متحده امریکاست ، ممكن است به ايجاد تنفس مصنوعي در افغانستان منجر شود؛ اما تا تثبيت سازوكارهاي سياسي و نيز شكل گيري فرهنگ سياسي مشاركتي در افغانستان فاصله زيادي دارد. ازسوی هم انتخابات که خود بزرگترین نماد دموکراسی به شمار میرود با چالشهای زیادی همراه شد در حالی که انتظارات از انتخابات اخیر در کشور بیشتر بود. دو مورد از بزرگترین چالشها و خطرات احتمالی انتخابات ایجاد ناامنی و دست درازیو تقلب در این روند بود و از این نگاه انتخابات باید در فضایی امن و دور از دست درازیهای دولتمردان برگزار میشد که نشد. تأمین امنیت و ایجاد فضای امن در بستر انتخابات برای مشارکت مردم در این روند و بهرهگیری از حق انتخاب تودههای مردمی یکی از پربحث ترین گفتمانهای انتخاباتی در کشور بود. مردم افغانستان برای تحقق تفکرات و اندیشه‌های دموکراتیک خود با تحمل خطرات احتمالی از جانب طالبان حتی با وجود تهدید به مرگ و قطع انگشتان با حضور گسترده در انتخابات به وظیفه شهروندی خود عمل کردند. بااین همه با توجه به وضعیت سیاسی حساس کشوراندک سهلانگاری میتواند ضربهجبرانناپذیری به بدنه قدرت و اندیشههای دموکراتیک مردم  وارد کند. اکنون نوبت ستادهای انتخاباتی، نامزد ها و ناظران ملی و بین‌المللی است تا با ارج نهادن به اندیشهها و از خودگذشتگی ملت افغانستان در خلق حماسه انتخابات این روند را با موفقیت به پایان رسانده و به اندیشهها و آرزوهای مردم افغانستان جامه عمل بپوشانند.